کد مطلب:124371 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

برانگیختن مردم و گسیل آنان برای نبرد با معاویه
[30]-110- ابن اعثم می گوید:

حسن بن علی علیه السلام به كارگزاران خود، نامه نوشت و آنان را به خویشتن داری، توصیه كرد. پس از مدتی، حسن علیه السلام مردم را به نبرد با معاویه فراخواند و مغیرة بن نوفل بن حارث را خواست و جانشین خود در كوفه كرد و خود با بیش از چهل هزار نفر حركت كرد تا در دیر عبدالرحمن اردو زد. سپس قیس بن عباده را خواست و او را فرمانده 1000 نفر كرد و آنان را پیشاهنگ سپاه قرار داد. قیس بن عباده حركت كرد و از راه فرات، آهنگ شام كرد. حسن بن علی علیه السلام حركت كرد تا به ساباط مدائن رسید و چند روز در آن جا توقف كرد. و چون خواست كوچ كند، برخاست و حمد و ثنای خداوند به جا آورد و فرمود:ای مردم! شما با من بیعت كردید كه سازش كنید با هر كه سازش كنم، و بجنگید با هر كه بجنگم. سوگند به خدا! من اینك آن چنانم كه بر هیچ یك از این امت - در شرق باشد یا غرب - تاب كینه ورزی [و دشمنی]، و آنچه را در جاهلیت، ناگوارتان بود، ندارم. انس، آسودگی و آشتی میان مردم، از جدایی، ناامنی، كینه ورزی و دشمنی - كه شما خواهانید - بهتر است، والسلام. [1] .

[31]-111- ابوالفرج می گوید:

... سپس حسن بن علی علیه السلام با سپاهی بزرگ و تجهیزاتی خوب، به راه افتاد تا به دیر عبدالرحمن رسید و 3 روز در آن جا توقف كرد، تا مردم جمع شدند. آنگاه عبیدالله بن



[ صفحه 117]



عباس بن عبدالمطلب را خواست، و فرمود:پسرعمو! اینك 12000 نفر از شجاعان عرب و قاریان این دیار را، كه هر یك همچون یك گردان هستند، با تو می فرستم. با آنان رهسپار شو. با آنان خوش رفتار و خوش رو باش. بال خود را برای آنان بگستران و آنان را نزدیك خود ساز؛ زیرا آنان بازمانده ی مورد وثوق امیرمؤمنانند. آنان را از كنار فرات ببر، تا از فرات بگذری و به «مسكن» برسی. باز برو تا با معاویه روبه رو شوی. و چنانچه او را دیدی، دست نگه دار تا من برسم. من از پی تو، شتابان می آیم. هر روز باید به من گزارش بدهی. با این دو نفر - قیس بن سعد و سعید بن قیس - مشورت كن. اگر معاویه را دیدی، تا او به نبرد با شما نپرداخت، با او نجنگ. اگر او جنگ را شروع كرد، تو هم بجنگ. اگر برای تو حادثه ای پیش آمد، قیس بن سعد، فرمانده ی این سپاه است؛ اگر او نیز حادثه ای دید، سعید بن قیس فرماندهی خواهد كرد.

سپس آنچه خواست، به او فرمود. عبیدالله رفت تا به شینور، و از آن جا به شاهی رسید، سپس از راه فرات و فلوجه رفت تا به مسكن رسید. [2] .


[1] الفتوح 289:3.

[2] مقاتل الطالبيين:62.